گیشا


ღ.¸¸.•*´عروسک`*•.¸¸.ღ

 

این هم چندتا عکس از فیلم "خاطرات یک گیشا" به اسم سایوری

 

در آغاز این داستان، نیتا سایوری به توصیف رویاگونه خانه و محل زندگی‌شان می‌پردازد. خانه‌ای که او بر آن نام شنگولی را گذاشته است. در خلال توضیحات او خواننده متوجه سختی‌ها و دشواری‌های ویژه زندگی سایوری می‌شود. در حالی که وی تنها به جنبه‌های رویایی و گیرای آن دوره از زندگیش توجه دارد و آنسان که پیداست از سختی‌های آن غافل است. قطب منفی داستان، بیش از همه در منش «هاتسومومو» بازتاب یافته است. دشمنی کینه توزانه او در برابر سایوری حسی از انزجار را در خواننده ایجاد می‌کند و از همین نقطه بار دراماتیک داستان شکل می‌گیرد.


همه وقایعی که سایوری در درازای رمان از سر می‌گذراند به خاطر علاقه‌ای است که از نوجوانی به کسی به نام «رییس» دارد. سایوری متوجه عشق و دلبستگی زیادش به رئیس می‌شود. ولی در ادامه، آنچه که از رییس مشاهده می‌کند بی تفاوتی‌اش در برابر توجهات سایوری است. حال آن که در پایان داستان مشخص می‌شود که همگی کامیابی‌هایی که سایوری کسب کرده به پشتیبانی رییس بوده است و این عشق و دلبستگی یک سویه نبوده بلکه دلبستگی سوی دیگر را هم دربرگیرنده می‌شده است.

 

 

 

این هم چندتا وکتور از گیشا

 

 

 

 

نظرای خوشگل یادتون نره


نظرات شما عزیزان:

مامان منا
ساعت13:55---2 آذر 1389
سلام عروسک خوشگل خوبی؟ چه خبر از درسهات؟
پاسخ:هی...میسازیم و میپزیم.امتحانای نیمترم شروع شده و دمار از شبانه روزمون در آورده


دلارام
ساعت22:35---27 آبان 1389
کیه؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

دلارام
ساعت22:32---27 آبان 1389
سلام عروسک خوبی؟
دلم برات تنگ شده سراغی از رفقای قدیمی نمیگیری؟
و در مورد پست جدیدت باید بگم که عکسا خیلی خوشگل بودن میدونی که من فیلمشم دیدم و همینجا به هر کسی که ندیده پیشنهاد میکنم بیشتر از این وقت تلف نکنه و بره سایوریو ببینه چون ارزششو واقعا داره...
.
.
.
بازم بر میگردم...
byeتاhi


namakdoon
ساعت16:28---24 آبان 1389
سلام چه عجب بعد از مدتها اومدی
مرسی خیلی قشمگ بود


mohamad
ساعت16:58---23 آبان 1389
aliiiiiii bod golam,dos dari ba che esmi linket konam?mer30 ke sar zadi

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 21 آبان 1389برچسب:,ساعت 13:0 توسط عروسک| |


Power By: LoxBlog.Com